معنی فارسی اصطلاح: Get your feet under the table

Admin
نویسنده تیم آموزشی
انتشار 10 مرداد 1400
بازدید 17

یک اصطلاح رایج برای بیان اینکه در کار جدید آشنایی و اطمینان بیشتر بدست آوردید. یعنی میتونین راحتتر و با تجربه تر اون کار رو انجام بدید.

.


Get your feet under the table قلق کاری رو بدست آوردن
  • To become familiar and more confident in a new job.
 

 جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Get your feet under the table :

تلفظ جمله معنی

It’s my first week at the new company. I haven’t gotten my feet under the table. هفته اول من در شرکت جدید است. قلق کار دستم نیومده .

I need time to get my feet under the table. من به زمان نیاز دارم تا قلق کار دستم بیاد.
I was so overwhelmed at first but now I can get my feet under the table.
من در ابتدا بسیار سراسیمه و گیج شدم اما حالا قلق کار دستم اومده.
   
تحول مهارت

دوره‌های تخصصی پیشنهادی

بر اساس این مطلب، این مسیرهای یادگیری برای شما انتخاب شده است:

ضمانت بازگشت وجه دسترسی همیشگی
مشاهده همه دوره‌های آموزشی
@livewireAlertScripts