یک اصطلاح رایج برای بیان واژه ی <بازگشتن> به انگلیسی.
| Make your way back | (به نقطه شروع) برگشتن
|
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Make your way back :
| تلفظ | جمله | معنی |
|---|---|---|
| The little boy got lost but finally made his way back home safe and sound. | پسر کوچک گم شد اما سرانجام صحیح و سالم به خانه برگشت. | |
| Let’s make own way back to the campsite, as it’s about to rain. | بیایید به اردوگاه برگردیم ، چون میخواهد باران ببارد. | |
|
This is the map in case you don’t know how to make your way back.
|
این نقشه است در مواردی که نمی دانید چگونه به مبدأ برگردید. |