معنی کلمات زبان نهم درس ششم

فهرست مطالب

ارسال مطلب در:

کتاب زبان نهم
توضیحات کامل (اینجا کلیک کن)

در این بخش از آموزش کلس تاپ، لغات درس ششم زبان نهم را برایتان آماده کرده ایم که شامل تمامی کلمات درس ۶ زبان نهم می باشد و همراه با علايم فنوتیک و معانی دقیق توضیح داده شده اند. لغات زبان نهم در درس ششم عمدتا شامل موارد زیر می شود: 

1افعال مورد نیاز در حین سفر

2. لغات و اسامی مرسوم در سفر

توضیح مختصر در مورد لغات درس ششم زبان نهم

درس ششم از زبان نهم با عنوان “سفر و مسافرت” به ارائه ی مطالبی می پردازد که مربوط به انواع سفر و کلمات مورد نیاز برای آماده شدن یا خرید بلیط و …… میباشد. در این درس پس از اولین مکالمه، 2 تمرین قرار دارد که در ارتباط با موضوع درس ارائه شده اند و هم چنین یک مکالمه و متن کوتاه نیز قرار دارد که این موارد همراه با معنی، تلفظ صوتی و علائم فنوتیک می توانید در قسمت زیر مشاهده نمایید.

معنی کلمات جدید درس ششم کتاب زبان نهم را همراه با معنی می توانید در قسمت زیر مشاهده کنید. لازم به ذکر است که برای راحتی شما عزیزان فایل پی دی اف این کلمات نیز در انتهای همین مطلب قرار داده شده است تا در صورت تمایل آن را نیز دانلود کنید و استفاده نمایید.

.

گام به گام زبان نهم

اگر احساس میکنید در بخش معنی کلمات زبان انگلیسی نهم نیاز به توضیحات کامل و مفصل تری دارید و نیاز دارید تا تمام لغات و تصاویر کتاب را به صورت گام به گام یاد بگیرید، حتما به بخش آموزش گام به گام درس ششم زبان نهم مراجعه کنید.

در این بخش، علاوه بر آموزش گام به گام مباحث درسی، تمام تمرینات و سوالات درس ششم زبان نهم همراه با توضیحات کامل برایتان حل شده است.

اگر در بخش گرامر درس مشکل دارید، ما در بخش گرامر زبان نهم درس ششم، تمام نکات گرامری را برایتان توضیح داده ایم و برای هر مبحث کلی مثال آورده ایم. حتی تمام تمرینات نیز برایتان حل شده اند تا نیازی به هیچ کتاب کمک آموزشی نداشته باشید.

لغات درس دوم زبان نهممعنی کلمات درس ششم زبان نهم همراه با تلفظ

تلفظکلماتفنوتیکمعنی
1. myself /mɑɪˈself /ضمیر انعکاسی اول شخص مفرد
2. She burned her hand. 
/ʃi bɜrnd hɜr hænd. /او دستش را سوزاند
3. head 
/hed /سر
4. cookie 
/ˈkʊk.i /کلوچه
5. He hit his head on the door. 
/hi hɪt hɪz hɛd ɑn ðə dɔr. /او سرش را به در زد
6. He has some bruises. 
/hi hæz sʌm ˈbruzəz. /او چند کبودی دارد
7. find 
/fɑɪnd /پیدا کردن
8. He has a black eye. 
/hi hæz ə blæk aɪ. /او زیر چشمش کبود شده است
9. He has a scar. 
/hi hæz ə skɑr. /او (جای) زخم دارد
10. Please stick a plaster on the wound. 
/pliz stɪk ə ˈplæstər ɑn ðə wund. /لطفا روی زخم چسب زخم بچسبانید
11. Did you hurt your back? 
/dɪd ju hɜrt jʊər bæk? /به کمرت آسیب رسیده است؟
12. It sometimes happens. 
/ɪt səmˈtaɪmz ˈhæpənz /برخی اوقات پیش می آید
13. plan 
/plæn /برنامه‌ریزی کردن
14. injury 
/ˈɪnʤəri /صدمه
15. She cut her finger. 
/ʃi kʌt hɜr ˈfɪŋgər. /او انگشتش را برید
16. to have an accident 
/tu hæv ən ˈæksədənt /تصادف کردن
17. fall down 
(/fɔl daʊn /به زمین) افتادن
18. school trips 
/skul trɪps /اردوهای مدرسه
19. I don’t like school trips. 
/aɪ doʊnt laɪk skul trɪps. /من اردوهای مدرسه را دوست ندارم
20. That’s too bad! 
/ðæts tu bæd! /چقدر بد
21. Last summer I fell and broke my leg. 
/læst ˈsʌmər aɪ fɛl ænd broʊk maɪ lɛg. /تابستان گذشته من افتادم و پایم شکست
22. We plan to go to the lake. 
/wi plæn tu goʊ tu ðə leɪk. /ما برنامه داریم به دریاچه برویم
23. Oh, does anyone have a plaster? 
/oʊ, dʌz ˈɛniˌwʌn hæv ə ˈplæstər? /اوه، آیا کسی چسب زخم دارد؟
24. It hurts a lot. 
/ɪt hɜrts ə lɑt. /خیلی درد می کند
25. take care 
/teɪk kɛr /مراقب بودن
26. He broke his leg. 
/hi broʊk hɪz lɛg. /او پایش شکست
27. She takes care of her mother. 
/ʃi teɪks kɛr ʌv hɜr ˈmʌðər. /او از مادرش مراقبت می کند
28. I learnt how to take care of myself. 
/aɪ lɜrnt haʊ tu teɪk kɛr ʌv ˌmaɪˈsɛlf. /من یاد گرفتم چگونه از خودم مراقبت کنم
29. Let me see. 
/lɛt mi si. /بگذار ببینم
30. He had a car crash. 
/hi hæd ə kɑr kræʃ. /او با اتومبیل تصادف کرد
31. It is bleeding. 
/ɪt ɪz ˈblidɪŋ. /دارد خون می آید
32. back 
/bæk /پشت
33. Here you are. 
/hir ju ɑr. /بفرمایید
34. I participated in Helal-e-Ahmar first aid classes. 
/aɪ pɑrˈtɪsəˌpeɪtəd ɪn Helal-i-Ahmar fɜrst eɪd ˈklæsəz. /من در کلاس های کمک های اولیه هلال احمر شرکت کردم
35. I hurt my knee. 
/aɪ hɜrt maɪ ni. /زانویم صدمه دیده است
36. Can you give me some advice? 
/kæn ju gɪv mi sʌm ædˈvaɪs? /می توانید کمی من را نصیحت کنید؟
37. twist 
/twɪst /پیچ خوردن
38. He has his leg in a cast. 
/hi hæz hɪz lɛg ɪn ə kæst. /او پایش را گچ گرفته است
39. after 
/ˈæftər /بعد از
40. Just a second! 
(/ʤʌst ə ˈsɛkənd! /فقط) یک لحظه
41. Do you want to come? 
/du ju wɑnt tu kʌm? /می خواهی بیایی؟
42. Please hurry up! 
/pliz ˈhɜri ʌp! /لطفا عجله کنید
43. I stayed home for two weeks! 
/aɪ steɪd hoʊm fɔr tu wiks! /من دو هفته در خانه ماندم
44. lake 
/leɪk /دریاچه
45. leg 
/leg /پا
46. I didn’t know that. 
/aɪ ˈdɪdənt noʊ ðæt. /من آن (موضوع) را نمی دانستم
47. She had a heart attack. 
/ʃi hæd ə hɑrt əˈtæk. /او سکته قلبی کرد
48. She takes care of her child. 
/ʃi teɪks kɛr ʌv hɜr ʧaɪld. /او از کودکش مراقبت می کند
49. happen 
/ˈhæp.ən /اتفاق افتادن
50. break 
/breɪk /شکستن
51. ankle 
/ˈæŋkəl /مچ پا
52. I twisted my ankle last winter. 
/aɪ ˈtwɪstəd maɪ ˈæŋkəl læst ˈwɪntər. /زمستان گذشته مچ پایم پیچ خورد
53. cut 
/kʌt /بریدن

مطالب مرتبط

ارسال این مطلب در:

سوال دارید؟

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
0

Hidden