• شما از این اصطلاح برای بیان کسب درآمد برای پرداخت مواد غذایی ، مسکن ، لباس و غیره استفاده می کنید.
| Earn a living | امرار معاش کردن / درآمد کسب کردن To earn money to pay for food, housing, clothing, etc. |
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Earn a living :
| تلفظ | جمله | معنی |
|---|---|---|
| She’s financially independent. She can earn her own living. | او از نظر مالی مستقل است. او می تواند درآمد کسب کند. | |
| I have to work very hard to earn my living. | برای بدست آوردن درآمد باید خیلی سخت کار کنم. | |
|
Earning a living seems hard for single moms.
|
به نظر می رسد کسب درآمد و امرار معاش برای مادران مجرد دشوار است. |