این اصطلاح را هنگامی استفاده میکنیم که شخصی بشدت احساس خوشبختی و خوشحالی میکند.
| On top of the world | در بالای جهان بودن ، خیلی خوشحال بودن
|
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح On top of the world :
| تلفظ | جمله | معنی |
|---|---|---|
| Harry was on top of the world when Jenny accepted his invitation to dinner. | هری بسیار خوشحال بود وقتی که جنی دعوت او به شام را پذیرفت | |
| People were on top of the world when the national football team won. | وقتی تیم ملی فوتبال برنده شد ، مردم بیسار خوشحال بودند | |
|
She was on top of the world when her little baby, Jason, was born.
|
او هنگام تولد نوزاد کوچکش ، جیسون ، بسیار خوشحال بود. |