این اصطلاح را هنگامی استفاده میکنیم که شخصی بشدت احساس خوشبختی و خوشحالی میکند.
| In seventh heaven | در عرش اعلا بودن ، شادی و شعف داشتن To feel extremely happy. |
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح In seventh heaven :
| تلفظ | جمله | معنی |
|---|---|---|
| She was in seventh heaven when she won the lottery. | او وقتی در قرعه کشی برنده شد ، روی عرش اعلا بود | |
| Jasmine was in seventh heaven when she was promoted to be the manager. | یاس وقتی عنوان مدیر منصوب شد ، بسیار شاد بود. | |
|
He was in seventh heaven when Sally admitted that she loved him.
|
شوهر سالی بیسار خوشحال بود وقتی که سالی علاقه اش را به او اعتراف کرد. |