معنی فارسی اصطلاح: Over the moon

فهرست مطالب

لینک مطلب (کپی و ارسال کنید)

این اصطلاح را هنگامی استفاده میکنیم که شخصی بشدت احساس خوشبختی و خوشحالی میکند.


Over the moon در پوست خود نگنجیدن ، شادی و شعف داشتن

To feel extremely happy.

 

 جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Over the moon :

تلفظ جمله معنی

Sue is over the moon about her new laptop. سو در مورد لپ تاپ جدیدش بسیار شاد و سرخوش است.

I am over the moon about my trip to Korea in June. من در مورد سفر خود به  کشور کره در ماه ژوئن در پوست خودم نمیگنجم.

My sister was over the moon when she was declared the winner of the beauty pageant.

خواهرم هنگام برنده شدن  در بین زیباترین مجریان ، در پوست خود نمیگنجید

 

 

مطالب تکمیلی این مبحث

ارسال این مطلب در:

نظر شما چیه؟

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سبد خرید

سوالی دارید بپرسید:

راهنمای ثبت نام در سایت

راهنمای خرید محصولات

راهنمای استفاده از دوره ها

اگر با لینکهای بالامشکل شما حل نشد، بر روی یکی از پیام رسانها کلیک کنید و سوال خود را بپرسید.

زبان انگلیسی رو قبل از ورود به هفتم یاد بگیر!

امسال هفتمی ها راحت میرن مدرسه

یک قدم از بقیه جلو تر باش!

Hidden