معنی فارسی اصطلاح: At death’s door

فهرست مطالب

ارسال مطلب در:

معنی فارسی اصطلاح: At death's door

یک اصطلاح برای افرادی کاربرد دارد که بسیار بیمار و در نقطه مرگ هستند.


At death’s door  

  • یک پا لب گور بودن، در آستانه ی مردن
  • To be very sick and at the point of dying.

 

 جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح At death’s door :

تلفظ جمله معنی

My grandpa was so ill. The doctor said he was at death’s door. پدر بزرگم خیلی مریض بود دکتر گفت که او در آستانه مرگ است.

The little boy is at death’s door after the car crash. پسر کوچک پس از تصادف ماشین در آستانه مرگ است .

Jane is so pessimistic, she always thinks she’s at death’s door even when she catches a cold.

جین خیلی بدبین است ، او همیشه فکر می کند در آستانه مرگ است حتی وقتی سرما میخورد.

 

 

مطالب مرتبط

ارسال این مطلب در:

سوال دارید؟

4 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
0

Hidden