یک اصطلاح برای افرادی که بسیار لاغر هستند و چیزی جز پوست و استخوان نیستند.
Nothing but skin and bones |
|
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Nothing but skin and bones :
تلفظ | جمله | معنی |
---|---|---|
|
The kids there have nothing to eat. They’re nothing but skin and bones. | بچه ها آنجا چیزی برای خوردن ندارند. آنها چیزی نیستند جز پوست و استخوان.(لاغر هستند) |
|
The old man was at death’s door. He was nothing but skin and bones. | پیرمرد در آستانه مرگ بود. او خیلی لاغر مردنی بود. |
After three months of illness, my cat is nothing but skin and bones. |
بعد از سه ماه بیماری ، گربه من چیزی نیست جز پوست و استخوان. |