معنی فارسی اصطلاح: Off The Beaten Track

فهرست مطالب

ارسال مطلب در:

معنی فارسی اصطلاح: Off The Beaten Track

یک اصطلاح رایج برای بیان اینکه مکانی یا مسیری، خیلی از آن جایی که افراد زیادی زندگی می کنند فاصله دارد. یه جای بِکر و دست نخورده.


Off The Beaten Track در بیراهه و پرت. جای دور از زندگی و جدا از دیگران. طبیعت بکر.

  • A place or route that is far away from where many people live.

 

 جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Off The Beaten Track :

تلفظ جمله معنی

The explorers have just found a village off the beaten track. کاوشگران به تازگی یک دهکده در جای دورافتاده پیدا کرده اند.

I want to stay on that island for all of summer vacation because it’s off the beaten track. I don’t want to be disturbed by the crowd.  

من می خواهم  تمام تعطیلات تابستانی در آن جزیره بمانم چون آن جای بِکری است . من نمی خواهم به خاطر شلوغی جمعیت اذیت شوم.

Finding a campsite off the beaten track is an easy task for him because he’s an experienced camper.

 

پیدا کردن یک اردوگاه در جای دورافتاده و خلوت کار ساده ای برای او است زیرا او یک سیاحت گر باتجربه است.

 

 

مطالب مرتبط

ارسال این مطلب در:

سوال دارید؟

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
0

Hidden