این اصطلاح هنگامی استفاده میکنیم که شخصی احساس ناراحتی میکند و دل گرفته و محزون است.
Feel blue/have the blues | پکر بودن, ناراحت و دپرس بودن
To feel sad or depressed. |
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Feel blue/have the blues :
تلفظ | جمله | معنی |
---|---|---|
|
He’s been feeling blue since the day she left. | او از روزی که همسرش را ترک کرده احساس ناراحتی می کند. |
|
I’m such a sensitive person, I usually feel blue on gloomy days. | من چنین شخص حساسی هستم ، معمولاً در روزهای دلگیر پکر هستم. |
The little girl had the blues for years after seeing her family being burned in the fire. |
دختر کوچک احساس ناراحتی میکند برای سالهایی که خانواده اش بعد از دیدن او در آتش سوختند.
|