معنی فارسی اصطلاح: A dream come true

فهرست مطالب

ارسال مطلب در:

معنی فارسی اصطلاح: A dream come true

اگر بعد از مدت ها طولانی به آنچه آرزو کرده اید و یا امیدوار بوده اید رسیده اید، وقت آن است که از این اصطلاح استفاده کنید:


A dream come true  

  • رویایی که به حقیقت پیوست
  • To achieve what you’ve wished or hoped for after a long time.

 

 جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح A dream come true :

تلفظ جمله معنی

The project succeeded brilliantly. It was a dream come true.  

این پروژه عالی و درخشان موفق شد. این یک رویا بود که به حقیقت پیوست.

Seeing that talented singer once in my life is my dream come true.  

دیدن این خواننده با استعداد یک بار در زندگیم آرزویم است که به حقیقت بپیوندد.

I never thought that I could have my own live music show. It was my dream come true.

 

من هرگز فکر نمی کردم که بتوانم نمایش موسیقی زنده خود را داشته باشم. این رویای من است که به حقیقت پیوسته .

 

 

مطالب مرتبط

ارسال این مطلب در:

سوال دارید؟

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
0

Hidden