کلس تاپ | آموزش و آزمون
درس 1
Personality: شخصیت
an angry kid: یک بچه عصبانی
a brave soldier: یک سرباز شجاع
a careless man: یک مرد بی احتیاط- بی دقت
a cruel boy: یک پسر بی رحم
a funny story: یک داستان خنده دار
a neat person: یک فرد تمیز و منظم
a nervous boy: یک پسر عصبی
a quiet place: یک مکان آرام
a rude kid: یک بچه بی ادب
a selfish person: یک فرد خودخواه
a hard-working worker: یک کارگر سخت کوش
a lazy person: یک فرد تنبل
a shy girl: یک دختر خجالتی
a generous girl: یک دختر سخاوتمند
درس 2
Travel: مسافرت رفتن
buy a ticket: بلیط خریدن
check the passport: پاسپورت را چک کردن
check in: تحویل گرفتن اتاق در هتل
check the timetable: جدول زمانی را بررسی کردن
take off: بلند شدن هواپیما
exchange money: تبدیل پول
fill out a form: فرم را پر کردن
book a hotel: رزرو هتل
Pack for a trip: آماده شدن برای یک سفر
talk to a receptionist: با مسئول پذیرش صحبت کردن
weigh the baggage: چمدان را وزن کردن
baggage reclaim: برداشتن چمدان
board the plane: سوار شدن به هواپیما
make a voyage: سفر دریایی انجام دادن
take an express train: سوار قطار سریع السیر شدن
pay toll: پرداخت عوارض
درس 3
Festivals &Ceremonies: مراسم جشنواره ها
make lunch/dinner: ناهار/شام درست کردن
bake a cake: کیک پختن
set the table: چیدن میز
sing the national anthem: خواندن سرود ملی
hold a ceremony: برگزاری مراسم
clear the table: تمریز کردن میز
watch fireworks: تماشای آتش بازی
read poems of Hafez: اشعار حافظ را خواندن
wear special clothes: لباس مخصوص پوشیدن
go out on Nature Day: در روز طبیعت بیرون رفتن
celebrate a religious holiday: یک عید مذهبی را جشن گرفتن
watch military parade: رژه نظامی را تماشا کردن
commemorate NE martyrs: یاد و خاطره شهدای انرژی هسته ای
Islamic-Iranian culture: فرهنگ اسلامی – ایرانی
Islamic revolution anniversary: سالگرد انقلاب اسلامی
درس 4
Services: خدمات
get on a bus: سوار اتوبوس شدن
get off a bus: پیاده شدن از اتوبوس
take out money from an ATM: از دستگاه خودپرداز پول برداشتنن
send an e-mail: ارسال یک ایمیل
hire a taxi: تاکسی کرایه کردن
open an account: حساب باز کردن
put out fire: خاموش کردن آتش
recharge your E-ticket: بلیط الکترونیکی خود را شارژ کردن
call the emergency(115): تماس با اورژانس (115)
ask the information desk: از میز(باجه) اطلاعات پرسیدن
donate blood: اهدای خون
do voluntary work: انجام کار داوطلبانه
help charity: کمک به خیریه
bring to the ER: به اورژانس آوردن
keep the city clean: تمیز نگه داشتن شهر
درس 5
Media: رسانه ها
interview somebody: با کسی مصاحبه کردن
text a message: فرستادن پیامک
receive an e-mail: دریافت کردن یک ایمیل
update a blog: به روزرسانی کردن یک وبلاگ
participate in an online: در یک دوره آنلاین شرکت کردن
course connect to the Internet: متصل شدن به اینترنت
download something from the internet: چیزی را از اینترنت دانلود کردن
attend a TV program: شرکت در یک برنامه تلویزیونی
use IT: استفاده کردن IT از
install a computer dictionary: یک دیکشنری کامپیوتری نصب کردن
look at the newsstand: به دکه روزنامه فروشی نگاه کردن
watch a quiz show: تماشای یک مسابقه پرسش و پاسخ تلویزیونی
see a war movie: فیلم جنگی دیدن
change the TV channels: کانال های تلویزیون را عوض کردن
install an antivirus program: یک برنامه آنتی ویروس نصب کردن
درس 6
Health and Injuries: سلامتی و صدمات
She burned her hand: او دستش را سوزاند
He hit his head on the door: او سرش را به در زد
He broke his leg: او پایش شکست
It is bleeding: خونریزی دارد
It hurts a lot: خیلی درد دارد
Stick/put a plaster on the wound: چسباندن/قرار دادن چسب بر روی زخم.
I hurt my knee: زانویم صدمه دید
She cut her finger: او انگشتش را برید
She takes care of her child: او از فرزندش مراقبت می کند
He has some bruises: او مقداری کبودی دارد
He has a black eye: او کبودی چشم دارد
He had a car crash: او یک تصادف ماشین داشت
He has a scar: او یک جای زخم دارد
She had a heart attack: او یک حمله قلبی داشت
He has his leg in a cast: او پایش را در گچ گرفته است
عالی دستتون درد نکنه واقعاً تشکر لازم است
عالی
خیلی عالی بود ممنون
کاملا کاربردی و در دسترس
ممنون کاربرد داشت
ممنون بسیار پرکاربرد بود
فایل صوتی کجاست؟ 😐😐
عالی
عالی بود.خیلی مفید