این اصطلاح رایج برای بیان کسب اطلاعات بیشتر در مورد جهان ، اینکه بیشتر دانستن در مورد فرهنگ و داشتن تجارب زندگی بیشتر به علم و آگاهی شما کمک میکند.
Travel broadens the mind | بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
|
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Travel broadens the mind :
تلفظ | جمله | معنی |
---|---|---|
|
I like traveling because travel broadens the mind. | سفر را دوست دارم زیرا بسیار سفر باید تا پخته شود خامی. |
|
I learned a lot about culture after the trip, as my mom said travel broadens the mind. | بعد از سفر چیزهای زیادی در مورد فرهنگ آموختم ، همانطور که مادرم می گفت بسیار سفر باید تا پخته شود خامی |
I’ll let my kids travel to at least 50 countries before they graduate because I believe they can learn lessons that no schools can provide. As the saying goes, “travel broadens the mind.” |
من به فرزندانم اجازه می دهم قبل از فارغ التحصیلی حداقل به 50 کشور جهان سفر کنند زیرا معتقدم می توانند درسهایی یاد بگیرند که هیچ مدرسه ای قادر به ارائه آن نیست. همانطور که گفته می شود ، ” بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.” |