معنی فارسی اصطلاح: Take a back seat
این اصطلاح به معنی (عامیانه) برای دادن قدرت به شخص دیگری و موضع گیری کم اهمیت تر میباشد. , و در اصل یعنی دست به هیچ کاری نزدن. دست به سیاه و سفید نزدن.
Take a back seat |
دست به هیچ کاری نزدن. دست به سیاه و سفید نزدن.
|
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Take a back seat:
تلفظ | جمله | معنی |
---|---|---|
|
Why do I always have to take the back seat while he always has the right to make decisions? | چرا من همیشه باید دست به هیچ کاری نزنم در حالی که او همیشه حق تصمیم گیری دارد؟ |
|
It’s time for me to take the back seat. I’m too old for that position. |
وقت آن است که دست به سیاه و سفید نزنم من برای آن موقعیت خیلی پیرم. (جایگاه را به کس دیگری بدهم) |
Women used to take the back seat in the family. |
زنان قبلاً در خانواده قدرت و نقش کمتری داشتند. (کار خاصی انجام نمیدادند)
سابقا- در گذشته = used to |