یک اصطلاح رایج برای بیان نتیجه ی اتفاقها. یعنی اتفاقاتی که در طی مدت زمان بسیار طولانی ( و یا کوتاه) در آینده رخ خواهد داد.
In the long (short) run | سرانجام. در دراز مدت
در کوتاه مدت Something will happen over a very long (short) period of time in the future |
جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح In the long (short) run :
تلفظ | جمله | معنی |
---|---|---|
|
Smoking can harm your health. You may run a great risk of lung cancer in the long run. | سیگار کشیدن می تواند به سلامتی شما آسیب برساند. ممکن است در دراز مدت خطر بزرگی از سرطان ریه را به دنبال داشته باشید .
|
|
Investing in networking can benefit you in the long run. |
سرمایه گذاری در شبکه می تواند در درازمدت به نفع شما باشد. |
He may feel happy about his new relationship in the short run but I’m sure later on he’ll regret what he’s done to me. |
او ممکن است در کوتاه مدت از روابط جدید خود احساس خوشبختی کند اما من مطمئن هستم بعداً از کاری که با من کرده است پشیمان خواهد شد. |