معنی فارسی اصطلاح: Get your feet under the table

فهرست مطالب

ارسال مطلب در:

معنی فارسی اصطلاح: Get your feet under the table

یک اصطلاح رایج برای بیان اینکه در کار جدید آشنایی و اطمینان بیشتر بدست آوردید. یعنی میتونین راحتتر و با تجربه تر اون کار رو انجام بدید.

.


Get your feet under the table قلق کاری رو بدست آوردن

  • To become familiar and more confident in a new job.

 

 جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Get your feet under the table :

تلفظ جمله معنی

It’s my first week at the new company. I haven’t gotten my feet under the table. هفته اول من در شرکت جدید است. قلق کار دستم نیومده .

I need time to get my feet under the table. من به زمان نیاز دارم تا قلق کار دستم بیاد.

I was so overwhelmed at first but now I can get my feet under the table.

من در ابتدا بسیار سراسیمه و گیج شدم اما حالا قلق کار دستم اومده.

 

 

مطالب مرتبط

ارسال این مطلب در:

سوال دارید؟

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
0

Hidden