معنی فارسی اصطلاح: Breathe one’s last

فهرست مطالب

ارسال مطلب در:

معنی فارسی اصطلاح: Breathe one's last

زمانی که میخواهید مودبانه از دنیا رفتن کسی را بگویید میتوانید از این اصطلاح کمک بگیرید.


Breathe one’s last  

  • مردن. از دنیا رفتن
  • To die.

 

 جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Breathe one’s last :

تلفظ جمله معنی

He breathed his last yesterday. او دیروز از دنیا رفت .

My grandma was really depressed when my grandpa breathed his last. وقتی پدربزرگم از دنیا رفت مادربزرگم واقعاً افسرده شد .

My uncle always desired to find his lost son before he breathed his last.

عموی من همیشه آرزو داشت قبل از دنیا رفتن فرزند گمشده خود را پیدا کند .

 

 

مطالب مرتبط

ارسال این مطلب در:

سوال دارید؟

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
0

Hidden